صندوق های پرچین ، به طور گسترده ، صندوق های سرمایه گذاری هستند که دارای تنظیم کمتری و انعطاف پذیری بیشتری نسبت به سایر صندوق های سرمایه گذاری "کلاسیک" مانند صندوق های متقابل هستند (بیشتر در مورد این تمایز در زیر نوشته شده است). یک صندوق پرچین دارای مدیر سرمایه گذاری خواهد بود و به طور معمول برای محدوده محدودی از سرمایه گذاران که هزینه عملکرد را به مدیر صندوق با سود حاصل از صندوق پرداخت می کنند ، باز خواهد بود. هر صندوق پرچین دارای فلسفه سرمایه گذاری خاص خود است که نوع سرمایه گذاری و استراتژی های استفاده شده را تعیین می کند.
به طور کلی ، جامعه صندوق پرچین طیف گسترده تری از فعالیت های سرمایه گذاری و تجارت را نسبت به صندوق های سرمایه گذاری سنتی انجام می دهد. صندوق های پرچین می توانند به امید تحقق سود بزرگ سرمایه ، تجارت پرخطر یا عجیب و غریب مانند سرمایه گذاری با پول وام گرفته شده یا فروش اوراق بهادار برای فروش کوتاه را به کار گیرند. علاوه بر این ، صندوق های پرچین در طیف وسیعی از دارایی ها ، از جمله موقعیت های طولانی و کوتاه در سهام ، درآمد ثابت ، ارز خارجی ، کالاها و دارایی های سخت غیرقانونی مانند املاک و مستغلات سرمایه گذاری می کنند.
تصور می شد اولین صندوق های حزب قبل از رکود بزرگ در دهه 1920 وجود داشته باشد ، اگرچه تا دهه 1980 محبوبیت خود را به دست نیاوردند ، با بودجه ای که توسط سرمایه گذاران افسانه ای از جمله جولیان رابرتسون ، مایکل اشتاینهارد و جورج سوروس اداره می شد. سوروس در سال 1992 هنگامی که صندوق سرمایه گذاری کوانتومی وی به درستی در برابر بانک انگلیس شرط بندی کرد ، با پیش بینی اینکه پوند کاهش یابد ، با فشار زیاد به مکانیسم نرخ اروپا با نرخ بسیار زیاد ، شرط بندی کرد. شرط بندی سوروس به مبلغ 1 میلیارد دلار پرداخت شد و مرحله ای را برای ورودی های صندوق پرچین آینده ، که بر اساس عوامل اساسی و کمی در بازارها گمان می کردند ، تعیین کرد.
صندوق های پرچین: آنها با صندوق های متقابل چگونه متفاوت هستند؟
مشابه صندوق های پرچین ، صندوق های متقابل استخرهای سرمایه گذاری هستند. با این حال ، تفاوت های زیادی بین این دو وجود دارد ، از جمله موارد زیر:
- وجوه متقابل توسط SEC تنظیم می شود. صندوق های پرچین نیستند.
- سرمایه گذاران صندوق پرچین باید معتبر باشند (به این معنی که مقدار مشخصی از دارایی های نقدینگی دارند).
- بسیاری از استراتژی های صندوق های متقابل "فقط طولانی" هستند ، و نشان می دهد که اوراق بهادار فردی نمی تواند کوتاه فروخته شود (اگرچه به طور فزاینده ای ، مدیران طولانی مدت قادر به فروش شاخص های کوتاه از طریق آتی و گزینه ها هستند).
- صندوق های متقابل به طور کلی هزینه عملکردی ندارند ، به طور کلی فقط هزینه مدیریت را شارژ می کنند.
ساختار درآمد صندوق پرچین
صندوق های پرچین هم هزینه مدیریتی و هم هزینه عملکرد را پرداخت می کنند. در حالی که این از نظر صندوق متفاوت است ، هزینه های مدیریت معمولی شامل 1-2 ٪ از دارایی های تحت مدیریت و عملکرد یا هزینه های تشویقی تقریباً 20 ٪ از سود ناخالص است. هزینه عملکرد یک ویژگی مهم تعیین کننده صندوق پرچین است و باعث ایجاد انگیزه مدیر صندوق پرچین برای ایجاد بازده برتر با تراز کردن منافع خود با سرمایه گذاران می شود. در مقابل ، وجوه متقابل و مدیران طولانی مدت معمولاً فقط هزینه مدیریتی را پرداخت می کنند.
امروز صنعت صندوق پرچین
کل سرمایه گذاری سرمایه گذار که به صندوق های تامینی در Q1 2012 اختصاص یافته است بیش از 16 میلیارد دلار است که تعداد بودجه برای 9 چهارم متوالی افزایش یافته است تا از Q3 2011 به 7،477 بودجه برسد. رشد دارایی سریعتر از رشد تعداد صندوق های جدید افزایش یافته است. دلالت بر اولویت سرمایه گذار برای تخصیص به بزرگترین شرکتهای صنعت. از Q4 2011 ، دارایی های تحت مدیریت در تمام استراتژی های صندوق های تامینی 1. 641 تریلیون دلار (با 315 میلیارد دلار اضافی ساکن با حساب های آینده/CTA مدیریت شده) تخمین زده شده است ، که نشان دهنده افت بیش از 200 میلیارد دلار از Q2 2011 است.
صندوق پرچین کمی چیست؟
صندوق محافظت کمی هر صندوق محافظت است که به استراتژی های الگوریتمی یا سیستماتیک برای اجرای تصمیمات تجاری خود متکی است. استراتژی های معاملاتی کمی ممکن است روی هر طبقه دارایی (سهام ، مشتقات ، درآمد ثابت ، ارز خارجی ، کالاها و غیره) متمرکز شود ، با معاملات که مبتنی بر استراتژی های سیستماتیک است و نه تصمیمات اختیاری. به عبارت دیگر ، حداقل تا حدی صندوق های تامینی کمی از قوانین تجاری "خودکار" استفاده می کنند تا مواردی که کارمندان صندوق شناسایی و ارزیابی می کنند. البته ، این دو استراتژی می توانند مخلوط شوند ، اما تقریباً تمام صندوق های پرچین یا در درجه اول یک صندوق پرچمدار هستند یا در درجه اول یک صندوق پرچین غیرقانونی هستند.
برای بقیه این بحث ، ما به صندوق های محافظت غیر Quant به عنوان "صندوق های تامینی اساسی" اشاره خواهیم کرد-به عبارت دیگر ، وجوهی که سبک سرمایه گذاری آنها تا حد زیادی یا به طور کامل توسط تحقیقات اساسی هدایت می شود که سعی در ارزش گذاری اوراق بهادار در بازار و شناسایی دارد "دارایی های کم ارزش و "بیش از حد".
هر دو صندوق پرچین اساسی و کمی ممکن است از اطلاعات اساسی مانند داده های اقتصادی ، داده های حسابداری/مالی و همچنین اقدامات دولتی ، جمعیت شناختی و صنعت عرضه و تقاضا استفاده کنند. با این حال ، تفاوت اصلی این است که تحلیلگران کمی به دنبال استفاده از این داده ها به روشی منظم و خودکار هستند. غالباً ، تحلیلگر کمی از ده ها استفاده می کند اگر صدها نوع مختلف داده برای پیش بینی یک خروجی واحد (قوانینی که در مورد کدام دارایی برای خرید و فروش است) استفاده می کند. سپس از این تجزیه و تحلیل ها برای شناسایی موقعیت های جذاب و کوتاه جذاب استفاده می شود. بخش اعظم این داده ها به شکل اطلاعات سری زمانی (به عنوان مثال ، عملکرد ده ساله خزانه داری با گذشت زمان) یا اطلاعات مقطعی (به عنوان مثال ، نسبت قیمت/درآمد متفاوت برای شرکت ها در یک صنعت خاص) خواهد بود. تحلیلگران کمی تجزیه و تحلیل اساسی "از پایین به بالا" از سهام یا سایر اوراق بهادار فردی را انجام نمی دهند. در عوض ، آنها ممکن است سعی کنند به طور همزمان از جذابیت نسبی ده ها یا صدها دارایی مختلف برخوردار شوند.
به همین ترتیب ، صندوق های محافظت از کمیته به ندرت از تجزیه و تحلیل کلان محور مانند مواردی که در یک صندوق جهانی پرچین جهانی یافت می شود ، مانند سیاست پولی و تأثیر آن بر بازارهای اوراق بهادار یا نرخ ارز یا ارزیابی ثبات سیاسی یا روابط کار در یک بازار معین استفاده می شود. برای تحلیلگران کمی ، این داده ها به احتمال زیاد بیش از حد ذهنی هستند ، مگر اینکه به نوعی بتواند به طور دقیق اندازه گیری شود.
به طور خلاصه: کلیه مدیران صندوق های تامینی ممکن است عوامل اساسی را تجزیه و تحلیل کنند ، اما صندوق های محافظت کمی از هیچ اطلاعات کیفی یا ذهنی استفاده نمی کنند که نمی توانند به طور منظم و آماری مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند. یک صندوق پرچین کمی تصمیمات تجاری را بر اساس یک مدل ریاضی (که ممکن است بخشی از آن توسط عوامل اساسی جمع شود) پایه گذاری می کند ، اما به طور کلی قضاوت انسانی کمی در رابطه با تصمیمات تجاری خارج از این مدل وجود دارد. به عبارت دیگر ، تحلیلگران کمی سعی می کنند مدلهای هوشمندانه ای را توسعه دهند که پیش بینی می کند چه چیزی را انجام دهد.
مدل های معاملاتی کمی
صندوق های محافظت کمی از مدلهای پیچیده ریاضی برای تلاش برای پیش بینی فرصت های سرمایه گذاری - به طور معمول در قالب پیش بینی هایی که پیش بینی می شود دارایی ها دارای بازده بالایی باشند (برای سرمایه گذاری های طولانی) یا بازده کم/منفی (برای سرمایه گذاری های کوتاه). از آنجا که قدرت محاسبات طی چند دهه گذشته شکوفا شده است ، بنابراین استفاده از تکنیک های پیشرفته مدل سازی مانند بهینه سازی ، مدل سازی پیش بینی ، شبکه های عصبی و سایر اشکال الگوریتم های یادگیری ماشین (جایی که استراتژی های معاملاتی با "یادگیری" از زمان تکامل می یابدداده های گذشته).
یک روش متداول و کلاسیک مدل سازی صندوق پرچین کلاسیک مدل سازی مبتنی بر فاکتور نامیده می شود. در این داده ها ، متغیرهای پیش بینی کننده (یا "مستقل") ، مانند نسبت قیمت/درآمد یا نرخ تورم یا تغییر در نرخ بیکاری ، برای تلاش برای پیش بینی ارزش متغیر دیگری از علاقه استفاده می شود (متغیرهای "وابسته")، مانند تغییر پیش بینی شده در قیمت سهام. مدل های فاکتور ممکن است تصمیمات معاملاتی را بر اساس مجموعه ای از عوامل از پیش تعیین شده (مانند بازده در S&P 500 ، شاخص دلار آمریکا ، شاخص اوراق قرضه شرکت ، شاخص کالایی مانند CRB و اندازه گیری تغییرات در گسترش اوراق بهادار شرکتها قرار دهد. و VIX) یا مجموعه ای از عوامل مرتبط با ریاضی (اما بدون مشخصات صریح) مانند مواردی که از طریق تجزیه و تحلیل مؤلفه اصلی (PCA) جمع می شوند.
یک مدل یک عاملی عمومی که در تلاش برای پیش بینی بازده R با استفاده از فاکتور F است ، شکل زیر را می گیرد:
جایی که rit، i = 1 ،… ، n و t = 1 ،… ، t ، بازگشت بیش از حد (بیش از نرخ ریسک) بازده دارایی I در زمان t و f استtعاملی است که در نظر گرفته شده با میانگین صفر و واریانس σ 2 استF .
بدیهی است ، این مدل می تواند گسترش یابد تا شامل چندین عامل در پیش بینی r شود.
مدل های فاکتور ممکن است اطلاعات اساسی را شامل شود ، از جمله عوامل تعیین کننده "ارزش" در مقابل سهام "رشد" مانند چند برابر جریان نقدی ، نسبت فروش به قیمت ، P/E به ارقام رشد درآمد ، نسبت پرداخت سود سهام ، بازده سهام و موارد مشابه. برای مدلهای درآمد ثابت ، چنین عواملی تمایل به متغیرهای کلان اقتصادی (مانند تولید صنعتی ، رشد اشتغال یا تورم نسبت به روند) یا عواملی مانند نسبت پوشش بهره یا بدهی/EBITDA دارند. آزمایشات ممکن است روی اوراق بهادار اوراق بهادار (گروه بندی شده توسط مقطع) یا اوراق بهادار فردی انجام شود. چنین مدلهایی همچنین ممکن است از حرکت قیمت قبلی برای گرفتن روند رفتاری که ممکن است با عملکرد قیمت آینده ارتباط داشته باشد ، استفاده کنند و ممکن است اقدامات عرضه در مقابل تقاضا را شامل شود (مانند علاقه باز در قرار دادن در مقابل تماس ها یا متریک جریان پول). شاخص های احساسات ، مانند تجدید نظر درآمدهای تحلیلگران برای سهام یا برآورد رشد تولید ناخالص داخلی اقتصاددانان برای درآمد ثابت ، ممکن است به عنوان عوامل نیز ظاهر شود.
مدل ها ممکن است توسط زیر گروه ها از هم جدا شوند (به عنوان مثال بخش های مختلف سهام) ممکن است شرایط تعامل داشته باشند (F1 Tممکن است علاوه بر محصول F به عنوان یک عامل فردی ظاهر شود1و f2، یعنی اف1 T× F2 تن) یا ممکن است دارای متغیرهای ساختگی باشد (مثلاً D1ممکن است یک متغیر ساختگی نشان دهد که آیا یک شرکت بزرگتر از یک اندازه خاص است). مدل های عاملی نباید خطی باشند. اصطلاحات درجه دوم (و اصطلاحات مرتبه بالاتر) ممکن است به یک مدل خطی نیز اضافه شوند.
توجه داشته باشید که مدلهای عاملی ممکن است در یک هم برای پیشبینی بازده و هم برای اهداف مدلسازی ریسک مورد استفاده قرار گیرند - با این هدف که عوامل خاصی را بتوان برای توضیح درجه تغییرپذیری در عملکرد به صورت مطلق یا نسبت به عوامل مدلسازی شده استفاده کرد. تکنیک های بهبود یافته مدیریت ریسک، طراحی شده برای وزن دادن به استراتژی ها با توجه به شرایط بازارهای مختلف و تغییرات در نقدینگی و احساسات، توجه بیشتری را به خود جلب کرده است، به ویژه در برابر یک محیط اقتصاد کلان که در آن ابزارهای سیاست (و تأثیر مرتبط با آنها بر بازارها) بی سابقه هستند.
توجه داشته باشید که استفاده از مدل های کمی برای پیش بینی بازده دارایی ها خطراتی دارد. به عنوان مثال، مدل های مبتنی بر عامل، از داده های تاریخی برای تعیین رابطه بین عوامل و بازده استفاده می کنند. این روابط ممکن است ادامه پیدا نکند. روابط غیر خطی بین متغیرها ممکن است کشف نشود. همچنین، رویدادهای بیسابقه احتمالاً در دادههای تاریخی ثبت نمیشوند. در نهایت، برخی از رویکردهای کمی سنتی (مانند مدلهای مبتنی بر عامل) میتوانند با استفاده از مجموعهای از عوامل ثابت، که «کار میکنند»، با شرایط متغیر بازار سازگار نشوند. این اتفاق برای بسیاری از صندوقهای تامینی کوانت در سال 2008 رخ داد، زمانی که بسیاری از صندوقها موقعیتهای مشابهی در داراییهای مشابه داشتند، زیرا آنها مجموعهای از عوامل مشابه را بررسی میکردند. زمانی که آن موقعیت ها شروع به از دست دادن ارزش خود کردند و وجوه مجبور به کاهش یا حذف آن موقعیت ها شدند، زیان ها افزایش یافت و باعث فروش بیشتر و غیره شد.