قیمت دارایی ها از اوایل دهه 1980 دستخوش نوسانات میان مدت عمده ای شده است که گاهی اوقات به اصلاحات شدید نزولی ختم می شود. این امر در مورد قیمت سهام صادق است: یک رشد شدید شدید قبل از سقوط بازار سهام جهانی در اکتبر 1987 و یک چرخه طولانی تر در ژاپن اتفاق افتاد. همچنین در مورد قیمت املاک و مستغلات نیز صادق بوده است زیرا در بسیاری از کشورهای صنعتی (به عنوان مثال بیس (1990) و (1993) حرکات قابل توجهی در قیمت ملک مسکونی و تجاری رخ داده است.
چنین نوسانات البته جدید نیست; قسمت مشابه گذشته در اوایل دهه 1970 صورت گرفت.با این حال موارد اخیر توجه خاص در بخشی از اقتصاددانان و سیاست گذاران را به خود جلب کرده اند. یکی از دلایل تاثیر خود را در فعالیت های اقتصادی و در صحت موسسات مالی است. به طور گسترده ای بر این باور بودند که ماهیت رونق رکود قیمت دارایی نوسانات چرخه کسب و کار را تشدید کرده است, سوخت گیری شکوفایی, بزرگنمایی رکود بازار و کاهش سرعت بهبود فعلی. و اختلال ناشی از ترازنامه عوامل اقتصادی, به ویژه بانک ها, تهدید کرده است و یا منجر به پریشانی مالی گسترده: تجربه برخی از کشورهای انگلیس و ساکسون و شمال اروپا و همچنین ژاپن نمونه های برجسته هستند (بیس (1991), (1992) و (1993)). دلیل دوم این است که رشد طولانی مدت برخلاف اوایل دهه 1970 در پس زمینه تورم متوسط و رو به کاهش و نرخ بهره تعدیل شده با تورم معمولا مثبت رخ داد که اغلب بالاتر از نرخ رشد تولید است. بنابراین سوالاتی در مورد عوامل تعیین کننده چنین نوسانات قیمت دارایی و میزان توجه مقامات پولی در تدوین سیاست ها در خط مقدم بحث قرار گرفته است.
در این زمینه هدف پژوهش حاضر سه برابر است. اولا این است که یک شاخص قیمت دارایی را برای چندین کشور بزرگ صنعتی توسعه دهیم تا اطلاعات موجود در حرکات جداگانه سه قیمت دارایی را نشان دهیم که نوسانات عمده ای را نشان می دهد. ملک مسکونی, ملک تجاری و قیمت سهم. چنین شاخصی مقایسه حرکات گسترده قیمت دارایی ها را در طول زمان و در سراسر کشورها تسهیل می کند و برخی از محتوای تجربی را به مفاهیم رایج قیمت دارایی های عمومی "تورم" و "تورم" می دهد و ممکن است الگوهای رفتاری را برجسته کند که در غیر این صورت غیر قابل تشخیص باقی می ماند. در مرحله دوم, این است که شروع به تجزیه و تحلیل چه عواملی ممکن است حرکات مشاهده شده در شاخص را توضیح دهد. این رویکرد سعی دارد بینش های اساسی را از نظریه مالی خرد و اقتصاد کلان ترکیب کند. در نهایت باید شواهد اولیه در مورد سودمندی شاخص قیمت کل دارایی به عنوان ورودی در طراحی سیاست پولی فراهم شود.
تجزیه و تحلیل تا حد زیادی ماهیت اکتشافی دارد. زمینه های نظری شاخص و ساخت و ساز می تواند تصفیه شود; توسعه یک نمایندگی رسمی از کارکرد اقتصاد اجازه می دهد تا یک درمان یکپارچه تر از موضوعات مختلف مورد توجه قرار گیرد; توجه بیشتر به ویژگی های خاص کشور و تست های دقیق تر برای دستیابی به پاسخ های قطعی تر مورد نیاز است. اما پرداختن به این جنبه ها مطالعه را بسیار فراتر از محدوده مورد نظر خود می برد. بخش اول به طور خلاصه ویژگی های اصلی حرکات قیمت دارایی را در دو دهه گذشته بررسی می کند; شرح مفصلی از ساخت و ساز از شاخص های قیمت کل برای کشورهای مختلف در ضمیمه من موجود.
بخش دوم عوامل تعیین کننده احتمالی نوسانات مشاهده شده در شاخص کل را بررسی می کند. پس از ترسیم برخی از مبانی مفهومی از تجزیه و تحلیل, بخش فراهم می کند یک مقایسه تلطیف از نوسانات در دهه 1980 و 1970. بر اساس یک بررسی از روابط بسیار ساده بین قیمت دارایی, تولید, سود, نرخ بهره و اعتبار, استدلال می شود که یکی از ویژگی های متمایز از قسمت اخیر بود نقش تسکین محدودیت های اعتباری در پی لیبرالیزاسیون مالی. سپس این فرضیه تحت تستهای اقتصادسنجی رسمی تری قرار می گیرد.
بخش سوم, در مقابل, طول می کشد قیمت دارایی کل به عنوان داده شده و سودمندی بالقوه خود را به عنوان یک عنصر در طراحی سیاست های پولی در نظر. دو نوع تجزیه و تحلیل محبوب انجام می شود. بخش اول بررسی می کند که گنجاندن شاخص کل تا چه حد باعث بهبود عملکرد و ثبات تقاضای سنتی برای توابع پول می شود و در چندین مورد بهبود خصوصیات اقتصادی و اماری معادلات قابل توجه است. بخش دوم محتوای اطلاعاتی شاخص را با توجه به تورم و تولید بررسی می کند. بخشی از تجزیه و تحلیل تکنیک های اماری محبوب در حال حاضر به طور گسترده در ارزیابی دیگر شاخص های بالقوه پیشرو استفاده می شود, مانند مصالح پولی ساده, شاخص های تقسیم, اعتباری و مختلف گسترش نرخ بهره (به اصطلاح "گرنجر علیت" تست). توضیح کاملتر این تست ها در ضمیمه دوم داده شده است. این بخش همچنین همان سوال را بر اساس توانایی حرکات قیمت دارایی های کل برای توضیح خطاهای پیش بینی یک موسسه بزرگ بین المللی بررسی می کند.
نتیجه گیری به طور خلاصه یافته های اصلی مقاله را خلاصه می کند. همچنین برخی از درسهای کلیدی نوسانات اخیر قیمت دارایی برای بانکهای مرکزی را به عنوان نهادهایی که مسوول سیاست پولی هستند و همچنین به عنوان ضامن یکپارچگی سیستم مالی برجسته می کنند.