این مقاله طرز فکر و ابزارهای کلیدی تحلیلگر فنی را مورد بحث قرار خواهد داد. این به عنوان یک بلوک ساختمانی برای قطعات بعدی است که با کاربردهای فنی اولیه و استفاده از آنها در زمان واقعی سروکار دارد.
زمانبندی بازار، ترسیم نمودار، امور مالی رفتاری و تحلیل کمی همگی نام مستعار قدیمیترین شکل تحلیل امنیتی موجود هستند: تحلیل تکنیکال. فعال یا منفعل، بسیاری از فعالان بازار، اگر نگوییم اکثریت، آگاه نیستند که این روشی با سابقه است. در واقع، قدمت آن به دهه 1600 برمی گردد، جایی که در ابتدا توسط کشاورزان برنج ژاپنی برای نظارت و پیش بینی قیمت محصول استفاده می شد.
در اوایل قرن بیستم زمانی که دادههای داخلی و اطلاعات شرکتها در دسترس عموم نبود، در غرب شتاب بیشتری گرفت. گزارش شده است که چارلز داو، اولین سردبیر وال استریت ژورنال و موسس شرکت داو جونز، برای انجام تحقیقات و پیشبینی بازار، به شرکتها مراجعه میکند تا درباره کسبوکارشان بپرسد. ظاهراً پاسخ کلی این بود: "تجارت ما مال شما نیست."بنابراین او شروع به مطالعه قیمتها کرد و در نهایت میانگین صنعتی داوجونز و میانگین ریلی داوجونز (که اکنون میانگین حملونقل نامیده میشود) ایجاد کرد.
ردیابی، فرضیهسازی و ترکیب تئوریها در مورد یا در مورد تغییرات قیمت منجر به تسریع پیشبینی موفق بازار در غرب شد. تجزیه و تحلیل فنی شکوفا شد، در طول قرن بیستم رشد کرد و تا قرن بیست و یکم ادامه یافت. واضح است که وجود، اثربخشی و رشد این روش شناسی بازار، این ضرب المثل را پشتیبانی می کند که چیزی برای گفتن وجود دارد که آزمون زمان را پس داده است.
تجزیه و تحلیل فنی در درجه اول یک ابزار زمان بندی است که به ویژه در به حداقل رساندن ریسک مفید است. در حالی که جنبه اساسی معادله مالی به چیستی و چرایی پویایی بازار می پردازد، جنبه فنی در درجه اول به زمان و مکان مربوط می شود. به عبارت دیگر، تکنسین، در حالی که علاقه کم به علت دارد، بسیار بیشتر بر روی نتیجه متمرکز است.
اساس تحلیل تکنیکال این باور است که روانشناسی بازار، نیروی محرکه کلیدی در پشت تمامی حرکات بازار است و علاوه بر این، دریچه ای برای تعیین محل قرارگیری بازار در رابطه با معادله عرضه/تقاضا است. اگر جایی نیست که مردم بر سر قیمت توافق کنند اما در ارزش اختلاف نظر دارند، بازار چیست؟علاوه بر این، از آنجایی که ارزش در طول زمان در نوسان است و ذاتاً ذهنی است، اولین علت ارسطویی این نوسانات باید جزر و مد فعالان بازار یعنی: روانشناسی باشد.
اصول اولیه تحلیل تکنیکال
اولین مؤلفه کلیدی تحلیل تکنیکال این باور است که بازار همه چیز را تخفیف می دهد (قیمت داور نهایی است). این نشان میدهد که قیمتها منعکسکننده هر تأثیر ممکن، از جمله سیاست، اقتصاد، اخبار و روانشناسی تودهها هستند. بنابراین مطالعه حرکات قیمت از دیدگاه تحلیلی هم ضروری است و هم به طور قابل بحث کافی.
دومین عنصر اصلی تکنسین اهمیت تجزیه و تحلیل روند است. در واقع ، بیشتر ، اگر نه همه ، استدلال می کنند که مهمترین سؤالی که برای هر یک از شرکت کنندگان در بازار مورد توجه قرار می گیرد این است که "میزان روند اصلی چیست؟"هنگامی که یک روند روشن باشد ، احتمال ادامه آن روند زیاد است. این امر در مورد تمام بازه های زمانی صدق می کند ، که ذات آن پیش فرض نیوتنی است که یک روند در بازی باقی می ماند تا اینکه شواهد ظهور می کند و نشان می دهد که دیگر در بازی نیست. شرکت کنندگان در بازار که این موضوع را در ذهن دارند ، اغلب قادر به ماندن در روند طولانی تر از بیشتر هستند ، در حالی که Whipsaw را به حداقل می رساند ، تا زمانی که علائم واضح از تغییر روند ظهور شود.
کلید سوم این است که تاریخ/روانشناسی خود را تکرار می کند. روانشناسی انسان تغییر نمی کند. چرخه احساسات از حرص و آز تا ترس و خوش بینی به بدبینی در طول قله ها و فرورفتگی ها. یا ، برای فکر کردن در مورد آن ، اگر بپذیرید که تاریخ خود را تکرار می کند (یک پیاده روی غیر تصادفی در وال استریت) و اگر می توانید بصری تاریخ را نشان دهید (این یک نمودار است) ، باید این مورد باشد که الگوهای/چرخه ها/رفتار تکراری رخ می دهد.
سوء رفتار کلیدی
بسیاری از آنها تحت این توهم هستند که تجزیه و تحلیل های فنی و اساسی به طور متقابل منحصر به فرد هستند و منجر به فراوانی از خصومت بین طرفداران و تحلیلگران از هر طرف می شوند. با این حال ، هر دو رویکرد بازار دارای سابقه اثبات شده ای هستند و هیچ دلیلی وجود ندارد که از آنها نمی توان در رابطه استفاده کرد. گرچه ممکن است در اقلیت باشم ، اما معتقدم که برخورد بین اصولگرایان و تکنسین ها به همان اندازه که در عمل غیر سودآور است ، به همان اندازه که در عمل غیر سودمند است ، بسیار بدجنس است. کسب درآمد در بازارها به اندازه کافی دشوار است - چرا از هر روشی که می تواند استفاده شود دور بریزید؟/این تکنسین ممکن است پیش بینی حرکات خاص را که برای آن کاتالیزور غالباً یک انتشار اقتصادی یا اخبار است ، پیش بینی کند. هرگز بهانه ای برای ندانستن چه چیزی می تواند بر بازار منتخب شخص تأثیر بگذارد ، حتی اگر نتیجه فقط یک واکنش 15 دقیقه ای و زانو در داخل زانو باشد-که ممکن است برای اجرای توقف کافی باشد. حداقل ، آگاهی از اصول ممکن است به زمان بندی کمک کند. به عنوان مثال ، به جای خرید یا فروش خزانه های ایالات متحده در ساعت 8:15 صبح روز اول جمعه ماه ، چرا نیم ساعت صبر نکنید تا شماره های اشتغال ایالات متحده از راه خارج شود؟ثانیا ، از آنجا که تکنسین معتقد است که واکنش بازار به اخبار/داده ها از خود انتشار مهمتر است ، اگر کسی ذات داده ها را درک نکند ، چگونه می توان واکنش را قضاوت کرد؟
در طرف دیگر این سکه ، این یک اشتباه است که اصولگرایان نادیده بگیرند که فنی را نادیده بگیرند. بسیاری از آنها ابراز نگرانی و سردرگمی کرده اند که یک بازار به خبر/داده های ظاهراً خوب (سهام طی دو سال گذشته) تجمع نمی کند یا به خبر/داده های ظاهراً بد نمی رسد (سهام در طول سالها قبل). بر اساس عدم درک روند اصلی ، که در نهایت می تواند به ذهن باز کمک کند که آیا بازار احتمالاً می تواند اخبار/داده های نزولی (روند صعودی) را خریداری کند یا قدرت را در اخبار/داده های خوب (روند نزولی) بفروشد.
علاوه بر این ، یک قانون کاردینال تجارت همیشه متوقف شده است. توقف نمی تواند یک نقطه داده یا رویداد خبری باشد. این باید یک نقطه قیمت باشد. برای یافتن یک قیمت قیمت ، باید به یک نمودار نگاه کنید. از آنجا که تمام نقاط موجود در یک نمودار به طور مساوی ایجاد نمی شوند ، چرا حداقل برخی از ایده های احتیاطی در مورد نمودارها و فنی ها را برای تعیین و تمایز توقف های معتبر درک نمی کنید؟
انواع اصلی نمودارها
پس از بررسی برخی از احکام عملیاتی تجزیه و تحلیل فنی ، اکنون به سمت ابزار اصلی تکنسین ، بلوک ساختمان همه کارهای ما می پردازم: نمودار. در حالی که انواع مختلفی از نمودارها وجود دارد ، رایج ترین فرم ها نمودارهای نوار ، نمودارهای شمعدانی و نمودارهای خط هستند.
نمودار نوار
این رایج ترین و گسترده ترین نوع نمودار در غرب است. این یک خط عمودی در یک صفحه (بنابراین نام آن) است که برای دوره مشخص ، باز ، بالا ، پایین و نزدیک را نشان می دهد ، از داخل و تا زمانی که هفتگی یا سه ماهه باشد. علامت سمت چپ نوار قیمت افتتاحیه و در سمت راست ، قیمت بسته شدن است. بالا و پایین نوار به ترتیب بالا و پایین دوره را نشان می دهد. بنابراین ، هر نوار حاوی اطلاعات بسیار بیشتری است که در ابتدا ممکن است چشم را برآورده کند.
نمودار شمعدان
این شکل از عمدتاً توسط چارتیست های شرقی مورد استفاده قرار می گیرد ، این شکل از نمودار همچنان به محبوبیت در غرب ادامه می یابد. این نمودارها نسبت به نمودارهای نوار از نظر بصری دوستانه تر هستند و بنابراین یک کمکی ارزشمند برای نمودارهای سنتی نوار و/یا یک تکنیک مفید نمودار به تنهایی است. نمودار شمعدان ژاپنی شامل همان اطلاعات با نمودار نوار (باز ، بالا ، پایین ، نزدیک) است اما به روشی کمی متفاوت ارائه می شود. بالا و پایین به یک خط افقی و عمودی پیوسته است به طوری که مدت زمان داده شده شبیه یک مربع یا مستطیل (به نام بدن واقعی) در امتداد نوار عمودی در صفحه است. علاوه بر این ، به بدنه شمعدان رنگ خاصی داده می شود. اگر نزدیک زیر باز باشد ، جعبه تاریک است (معمولاً سیاه یا قرمز). اگر باز بالاتر از نزدیک باشد ، به بدن واقعی رنگ سبک تری (معمولاً سفید یا سبز) داده می شود. گذشته از آسانتر بودن بر روی چشم ها (می توان به سرعت تشخیص داد که آیا نزدیک به رنگ بدن در بالای آن قرار دارد و در مقابل اینکه باید در یک نمودار نوار نزدیک همکار شود) ، الگوهای خاص - ادامه یا معکوس - وقتی شمع های خاصی ظاهر می شوند ظهور می کننددر کنار هم
نمودار خط
نمودار خط یک نمودار ساده است که یک نقطه داده (تقریباً همیشه نزدیک) را می گیرد و نقاط بعدی را به هم متصل می کند. از آنجا که بیشتر تکنسین ها احساس می کنند که نزدیکترین اطلاعات از بین انتخاب های باز ، بالا ، پایین و نزدیک است ، این نوع نمودار اغلب به عنوان یک سنج قوی از روند کلی قیمت مشاهده می شود. نمودار خط بخش عمده ای از "سر و صدای" نمودارهای نوار یا شمعدانی را کاهش می دهد. با این حال ، قیمت پرداخت شده این است که اطلاعات زیادی از بین می رود. در اصل ، نمودارهای خط در دیدن جنگل روند ضرب المثل از طریق درختان بسیار عالی هستند ، اما در صورت استفاده در انزوا برای اهداف تجاری ، خطرناک هستند.
مانند هر رویکرد بازار - یا حرفه ای برای آن موضوع - تجزیه و تحلیل فنی نه یک هنر است و نه یک علم. این یک مهارت است که با گذشت زمان ، به کاربران کمک می کند تا درآمد کسب کنند یا از دست دادن پول خودداری کنند ، هر کدام از نتیجه مورد نظر ممکن است. چه در انزوا و چه در رابطه با همتایان اساسی آن استفاده شود ، تجزیه و تحلیل فنی ابزاری مهم برای هر تحلیلگر ، معامله گر یا سرمایه گذار علاقه مند به به حداقل رساندن ریسک و به حداکثر رساندن سود است. با توجه به محیط فعلی بازار ، من نمی توانم کمک کنم اما فکر می کنم که برای تجزیه و تحلیل فنی وارد عصر طلایی هستیم ، زمانی که زمان بندی بازار به هر دو قامت و ابزار ادامه خواهد یافت.
جردن کوتیک ، تکنسین بازار منشور ، معاون رئیس جمهور ، استراتژیست بازار فنی در JPMorgan Chase در نیویورک است. پیش از این ، وی به مدت سه سال در Elliott Wave International به عنوان یک تحلیلگر ارشد نرخ بهره مشغول به کار بود و در بازارهای جهانی CIBC در تورنتو به عنوان یک تحلیلگر فنی در مورد تحقیق ، استراتژی و میز تجارت مشغول به کار بود و یک معامله گر اوراق قرضه دولتی بود. اردن نویسنده مشارکتی برای دوره تجزیه و تحلیل فنی است که توسط موسسه اوراق بهادار کانادا ارائه شده است و یک نویسنده برجسته در کتاب اخیراً منتشر شده ، تجزیه و تحلیل بازار برای هزاره جدید است.
وی رئیس جمهور گذشته انجمن تحلیلگران فنی کانادا است و در حال حاضر ارتباط بین المللی (IFTA) انجمن تکنسین های بازار در نیویورک است. اردن دارای افتخارات لیسانس با دو مضاعف در فلسفه و اقتصاد و کارشناسی ارشد فلسفه است.<SPAN> جردن کوتیک ، تکنسین بازار منشور ، معاون رئیس جمهور ، استراتژیست بازار فنی در JPMorgan Chase در نیویورک است. پیش از این ، وی به مدت سه سال در Elliott Wave International به عنوان یک تحلیلگر ارشد نرخ بهره مشغول به کار بود و در بازارهای جهانی CIBC در تورنتو به عنوان یک تحلیلگر فنی در مورد تحقیق ، استراتژی و میز تجارت مشغول به کار بود و یک معامله گر اوراق قرضه دولتی بود. اردن نویسنده مشارکتی برای دوره تجزیه و تحلیل فنی است که توسط موسسه اوراق بهادار کانادا ارائه شده است و یک نویسنده برجسته در کتاب اخیراً منتشر شده ، تجزیه و تحلیل بازار برای هزاره جدید است.